اعجاز قرآن از نگاه مستشرقان

اعجاز از ماده­ی عجز است که در اصل نقیض حزم (محکم بستن طناب)،[1] به معنای ضعف و ناتوانی است.[2] اما در اصطلاح دینی اعجاز به معنای این است که انسان چیزی را بیاورد و خصم از آوردن آن ناتوان باشد؛[3] و معجزه عبارت است از: امر خارق­ العاده­ ای که مقرون به تحدی (مبارزطلبی) و سالم از معارضه باشد.[4]

البته برای ارائه تعریفی دقیق و کامل­تر قیود دیگری نیز به این تعریف اضافه بیان کرده­اند، از جمله اینکه:

1.  معجزه باید به دست انبیای الهی انجام گیرد؛

2.  همراه با تحدی و هماورد طلبی باشد؛

3.  به عنوان شاهد بر صدق ادعای نبوت باشد.[5]

مستشرق از استشراق گرفته شده، به معنای خاورشناسی یا شرق شناسی که در انگلیسی از آن به Orientalism یاد می­شود. این واژه در ابتدا به دانشجوی اهل مشرق زمین اطلاق می­شد؛ سپس در سال 1812م. در فرهنگ آکسفورد به معنای شرق شناسی به کار رفته است.[6]

واژه­ Orientalism، از سه واژه تشکیل یافته؛ Orient به معنای خاور، مشرق یا آسیا، پسوند al برای ربط، یعنی مسائل مربوط به مشرق­زمین و خاورشناسی و پسوند "ism" به معنای مکتب است.[7] 

استشراق در اصطلاح و معنای خاص حوزه­های علمیه و جوامع فرهنگ دینی، اسلام شناسی توسط غیر مسلمانان است.[8]
 

شبهات مستشرقان در اصل معجزه بودن قرآن

مستشرقان در زمینه­ی اعجاز قرآن دو گونه شبهه وارد کرده­اند: برخی از شبهات آنها در اصل معجزه بودن قرآن است و برخی دیگر در وجوه مختلف اعجاز قرآن. اصلی­ترین شبهات مستشرقان را در اصل معجزه بودن قرآن، می­توان معارضه با آیات تحدی قرآن دانست که این فعالیت و مقابله با تحدی قرآن در دو جنبه قابل بررسی است:
 
1. جمع ­آوری متون ادبی به عنوان همانندی برای قرآن
مستشرقان در برخی از نوشته­های خود مستقیم دست به معارضه با قرآن نزده­اند؛ بلکه برخی نثرها و شعرهای ادبی اعراب را برای اثبات خارق­العاده نبودن قرآن آورده­اند. در این بخش به­عنوان نمونه می­توان به مقاله­ی "اعجاز قرآن" در دائرةالمعارف قرآن لیدن اشاره کرد.

پروفسور ریچاردسی مارتین (Richard C. Martin معاصر) در مقاله­ اعجاز قرآن از معارضان قدیمی قرآن به عنوان کسانی که به مقابله با تحدی قرآن برخواسته­اند و از سوی مسلمانان مرتد خوانده شده­اند، اشاره کرده که از جمله­ی آنها گفتار مسیلمه کذاب است.[9] مسیلمه کسی است که در زمان پیامبر اسلام –صلی­ الله علیه و آله- به ظاهر اسلام آورد و در اواخر حیات پیامبر در یمامه ادعای پیامبری کرد و در یکی جنگها علیه اسلام کشته شد.[10]

در نقد این سخنان باید بگوییم که آنچه به عنوان هماورد قرآن از گفتار مسیلمه مطرح شده، قابل قیاس با آیات قرآن نیست؛ کلام مسیلمه در مقایسه با قرآن از نظر وزن، آهنگ و قافیه پریشان و از نظر معنا مبتذل و بی­مفهوم است، و در بسیاری از عبارات­، وزن و آهنگ و... از کلمات قرآن سرقت کرده است؛ مانند: انا اعطیناک الجماهر فصل لربک وجاهر و والذاریات قمحا والطاحنات طنحا والخابزات خبزا.

اما آنچه مسیلمه از خود افزوده، کاملا بی­معنا و پریشان است؛ مانند: استفاده از واژه­ی ضفدع (قورباغه، وزغ)[11] در عبارت یا ضفدع ابنه ضفدع نقی ما تنقین اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین و استفاده از کلمه­ی وبر (پشم و کرک شتر)[12] در عبارت یا وبر یا وبر انما انت اذنان و صدر سائرک حفر و نقر که استفاده از این واژه­ها در این جملات عباراتی سخیف به وجود آورده است و وجه استفاده از آنها در متنی که ادعای فصاحت و بلاغت دارد، به هیچ وجه معلوم نیست.[13]
 
2. ساختن سوره­های جعلی
در عصر حاضر گروهی از مستشرقان به انگیزه­ی دشمنی با اسلام و قرآن با کمک گرفتن از برخی از عرب زبانان مخالف قرآن، به ساخت متونی شبیه سوره­های قرآنی پرداخته و آنها را پخش نموده­اند که جهت بررسی به دو مصداق آن اشاره می­کنیم:

نمونه­ی اول: "نصیرالدین ظاهر" نویسنده­ی مسیحی که مقاله­ی "حسن­الایجاز فی ابطال­الاعجاز" را در سال 1912م. در نقد و ردّ اعجاز قرآن در مصر به چاپ رساند، در مقاله­ی خود ادعا کرده که معارضه با قرآن و آوردن مانند آن نه تنها ممکن است؛ بلکه بهتر از آن نیز می­توان آورد. وی در این مقاله برای معارضه با قرآن، دو سوره­ی ساختگی آورده که با این کار، با سوره­های حمد و کوثر به معارضه پرداخته است.

نقد این مقاله کار دشواری نیست؛ چون علاوه بر اینکه اشکالات فراوانی در این سوره­های ساختگی به دلیل عبارات­ و افکار شخصی از لحاظ معنا، محتوا، سیاق، نظم و سبک به چشم می­خورد، الفاظ ارائه شده نه معنای مقصود را می­رساند، و نه از فصاحت و بلاغت قرآنی برخوردار است.[14]

نمونه­ی دوم: یک شرکت آمریکایی به نام "آمیرکَن آن لاین" در سال 1997م. چهار قطعه از سوره­های ساختگی با نام­های مسلمون، تجسد، وصایا و ایمان برای معارضه با قرآن کریم را در اینترنت ارائه داد. این چهار سوره­ی ساختگی علاوه بر اشکالاتی که در نمونه­ی اول ذکر شد، مانند سرقت فراوان از آیات قرآن کریم، برخی از عبارات آن بی­معنا و مهمل بوده و همچنین تناقضات روشن برخی از مقطع­­ها در این سور جعلی آشکار است.[15]
 

وجوه اعجاز قرآن

وجوه یا ابعاد اعجاز قرآن که عبارتند از: اعجاز ادبی در فصاحت و بلاغت، اعجاز تشریعی در قوانین محکم قرآن، اعجاز علمی در اسرار علمی قرآن، سبک، نظم و موسیقی خاص قرآن و...، مستشرقان در برخی از این حیطه­ها وارد شده و به طور خاص بحث کرده­اند.[16] درباره­ی وجه اعجاز قرآن، دیدگاه­های مختلفی وجود دارد که می­توان آنها را در یازده دیدگاه خلاصه کرد؛[17] و در این مقاله به دو حیطه از ابعاد اعجاز قرآن به همراه شبهات مستشرقان می­پردازیم:
 
الف. مستشرقان و اعجاز ادبی قرآن
بیشتر مطالب مستشرقان در زمینه­ی اعجاز قرآن، مربوط به اعجاز ادبی است که درباره­ی فصاحت و بلاغت قرآن و همچنین تناقض­گویی در عبارات قرآنی، شبهاتی را مطرح کرده­اند.

برای نمونه "ویلیام جیمیز دورانت" (William James Durant 1885- 1981 م.) در کتاب "تاریخ تمدن" ادعا می­کند که در متن قرآن کریم به دلیل شأن نزول­های گوناگون و نزول آن در مناسبت­های مختلف، تکرار و ناپیوستگی وجود دارد. وی این تکرار و ناپیوستگی را به حدی می­داند که حدس می­زند، پیامبر قصد نداشته اجزای قرآن را در یک کتاب جمع کند.[18]

این گونه اشکالات، که به صورت کلی و بدون استناد مطرح شده­اند، دور از انصاف است؛ چون­ قرآن کریم به اعتراف بسیاری از بلیغان و ادیبان معاصر نزول قرآن که حتی مسلمان نبودند، از بعد بلاغت و فصاحت در حد اعجاز قرار دارد؛ افرادی مانند: ولید بن مغیره، خالد بن عقبه، طفیل بن عمرو، نضر بن حارث، عتبه بن ربیعه و انیس بن جناده به این عظمت قرآن اعتراف کرده­اند. همچنین می­توانیم ادعا کنیم که همین ظرافت­های ادبی و زیبایی­های بلاغی قرآن، مهمترین عامل توجه به این قواعد بوده است.[19]

شبهه­ی دیگر مستشرقان در زمینه­ی اعجاز ادبی قرآن، ادعای تناقض و اختلاف در میان عبارت­های قرآن است. در نقد این شبهه باید بگوییم: درست است که طولانی بودن زمان به طور طبیعی در گفتار انسان­ها اختلاف ایجاد می­کند؛ اما قرآن کریم با اینکه در طول بیست و سه سال نازل شده، به طور کلی مصون از این اختلافات است و همین ویژگی و خصوصیت قرآن اشاره به معجزه بودن آن دارد. آنچه مستشرقان به عنوان شاهد بر اختلاف و تناقض­گویی قرآن آورده­اند، دلالتی بر ادعایشان ندارد؛ مانند اختلاف در ماده­ی آغازین خلقت انسان که یک بار "تراب"، بار دیگر "حماء مسنون"، در یک آیه "طین لازب" و در آیه­ی دیگر "صلصال" معرفی شده است؛ اما تمام مفسران تصریح نموده­اند که این عبارات هر کدام اشاره به مرحله­ای از ماده­ی اولیه­ی نخستین انسان است؛ لذا هیچ­گونه تناقضی بین این عبارات مختلف وجود ندارد.[20]
 
ب. مستشرقان و اعجاز تشریعی قرآن
اعجاز تشریعی قرآن یکی از وجوه مهم اعجاز قرآن است. بر اساس اعجاز تشریعی، قانونی که قرآن کریم بنا نهاده از استحکام و استواری خارق­العاده­ای برخوردار است که هیچ نظام قانون­گذاری در میان بشریت چنین اتقان و استحکامی را ندارد؛ بلکه آنچه بشر قانون­گذاری می­کند در گذشت زمان اشکالاتش مشخص شده و از همین­رو تمام قوانین بشری رو به پیشرفت است؛ درحالی­که نظام تشریع و قانون­گذاری قرآن با استحکام خود، قانونی کامل برای تمام انسان­ها و تمام زمان­ها و تمام­ مکان­ها می­باشد.[21]

برخی از مستشرقان در مقابل این جنبه از اعجاز قرآن برخاسته­اند که "دیوید ساموئل مارگلیوث" (David Samuel Margoliouth 1940- 1858م.) مستشرق انگلیسی معتقد است: سیستم قانون­گذاری اسلامی متأثر و برخاسته از خصلت­ها و روحیات ساکنان اعراب منطقه­ی خشک و داغ جزیرةالعرب است؛ یعنی سیستمی که فقط از جانب خدا نازل شده و خارج از امکان و توان بشر است و وظیفه­ی بشر فقط تلاش در شناخت اوامر الهی است؛ اما سیستم قانون­گذاری اروپایی برخاسته از روحیه­ی تجربه­گرایی بوده و بشر به طبقه­بندی حالات مختلف انسانها و بهره­گیری از گروه­های متخصص در رشته­های گوناگون و بازنگری­های دائم بنا شده است.

در نقد این سخن چند مطلب را باید در نظر داشت:

1. در جهان بینی اسلامی قانونی بهترین قانون بشری می­تواند باشد که علاوه بر شناخت کامل استعدادهای بشر و آخرین قله­ها و مراحل رسیدن به آن قله، مسیر شکوفایی این استعدادها را نیز به طور دقیق شناخته باشد. این خصوصیت را هیچ بشری دارا نیست؛ بلکه طبق گفته­ی خود "مارگلیوث" بشر با تجربه رو به سوی قله می­رود، و تنها کسی که بر آخرین قله­ها و مراحل امکان اوج بشر و استعدادهای او و مسیر شکوفایی این استعدادها آگاهی کامل دارد، خدای متعال است؛ از این­رو اخذ قانون از دین خداوند برای مسلمانان یک امتیاز است.

2.  بر خلاف ادعای بی­انعطافی قوانین اسلامی، احکامی در اسلام وجود دارد که احوال متنوع و گوناگون مکلفین را در نظر گرفته است؛ مانند: تبدیل حکم وضو و غسل به تیمم یا رفع حکم روزه و قصر نماز در سفر.

3. فقهای اسلامی علاوه بر استخراج اوامر و نواهی الهی از متون مقدس اسلامی، موظفند که به اوضاع زمانه نیز نگاهی داشته باشند و منطبق با آنها احکام الهی را از متن شریعت استخراج کرده و به جامعه عرضه نمایند.[22]
 

اعتراف به اعجاز قرآن از سوی مستشرقان

گرچه بیشتر مستشرقان با هدف دشمنی و سرکوب اسلام و قرآن، وارد مباحث قرآنی، از جمله اعجاز قرآن شده­اند؛ اما به دلیل عبارات و محتوای فرا بشری آیات قرآن، برخی از مستشرقان در میان عبارات خود به اجبار به عظمت و اعجاز قرآن اعتراف کرده­اند.

نویسنده­ی مقاله­ی "قرآن" در دایرةالمعارف بریتانیا می­نویسد: بسیاری از سوره­های قرآن بدون شک آن­چنان دارای قوت بیان است که حتی برای خواننده­ی غیرمسلمان قابل تقدیر است و قرآن از نظر زیبایی فن بیان، در مقام اول قرار دارد.[23]

"ویل دُرانت" (William James Durant 1885- 1981 م.) محقق مشهور آمریکایی و صاحب کتاب تاریخ تمدن که قضاوت­هایش درباره قرآن کریم از روی دشمنی و با پیش فرض وحیانی نبودن قرآن است، در قسمتی از کتاب خود زبان به اعتراف عظمت قرآن گشوده و می­نویسد: قرآن اخلاق مسلمانان را فرم داده و قریحه­ی صدها میلیون نفر را صیقلی کرده است. قرآن در جان­های ساده، عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می­آورد که از رسوم و تشریفات ناروا و از قید مراسم بت­پرستی و کاهنی آزاد است. ترقی اخلاق و فرهنگ مسلمانان به برکت قرآن انجام گرفته و حتی این کتاب اصول نظم اجتماعی و وحدت جمعی را در میان آنان استوار ساخته و به پیروی از مقررات بهداشت ترغیبشان کرده و عقول آنها را از بسیاری اوهام، خرافات و از ظلم و خشونت رهائی داده است.[24]

داستان شخصی به نام "لبید ابو ربیعه" که جزء هفت ادیب بزرگ قبل از اسلام بود، معروف است که وقتی آیات اول سوره­ بقره را بر دیوار معبدی دید، چنان مجذوب فصاحت و بلاغت قرآن شد که از شگفت­زدگی فریاد کشید: "این عبارات فقط و فقط خدایی است". این داستان به قدری شهرت یافت که حتی امروزه مورد توجه مستشرقان نیز قرار گرفته است.[25]
 
پی نوشت:
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم‏؛ لسان العرب‏، بیروت‏، دار صادر، 1414ق‏، چاپ سوم، ج‏5، ص369.
[2]. فراهیدى، خلیل بن احمد؛ کتاب العین‏، قم‏، هجرت‏، 1410ق،‏ چاپ دوم، ج1، ص215.
[3]. طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین،‏‏ تهران،‏ کتابفروشى مرتضوى، 1375ش، چاپ سوم، ج‏4، ص24.
[4]. سیوطی، جلال­الدین؛ الاتقان فی علوم القرآن، قم، ذوی­القربی، 1429ق، چاپ دوم، ج2، ص228.
[5]. معرفت، محمدهادی؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، موسسۀ فرهنگی تمهید، 1386ش، چاپ اول، ج4، ص23 و موسوی خویی، ابوالقاسم؛ البیان فی تفسیر القرآن، نجف اشرف، آداب، 1385ق، چاپ دوم، ص35.
[6]. اسکندرلو، محمدجواد؛ مستشرقان و تاریخ­گذاری قرآن، قم، پژوهش­های تفسیر و علوم قرآن، 1387ش، چاپ دوم، ص36.
[7]. زمانی، محمدحسین؛ شرق­شناسی و اسلام شناسی غربیان، قم، موسسۀ بوستان کتاب، 1385ش، چاپ اول، ص853.
[8]. همان، ص50 – 51.
[9]. مارتین، ریچاردسی؛ مقالۀ اعجاز قرآن، دو فصلنامۀ تخصصی قرآن و مستشرقان، ترجمه و نقد محمدجواد اسکندرلو و سیدرضا مؤدب، شمارۀ سوم، زمستان 1386، ص41- 49.
[10]. سنجری، طالب؛ حیاة محمد(ص) فی أحادیث الشیعة، چاپ اول، ص319.
[11]. مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى- فارسى‏، بی­تا، ص570.
[12]. قرشى، سید على­اکبر؛ قاموس قرآن‏، تهران‏، دارالکتب الإسلامیة، 1371ش‏، چاپ ششم‏، ج‏7، ص176.
[13]. التمهید فی علوم القرآن، ج4، ص228 – 232.
[14]. اعظم شاهد، رئیس؛ اعجاز قرآن از دیدگاه مستشرقان، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1386ش، چاپ اول، ص334 - 342.
[15]. التمهید فی علوم القرآن، ج4، ص263 – 316.
[16]. همان، ج7، ص265 – 441.
[17]. رضائی اصفهانی، محمدعلی؛ پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، قم، پژوهش­های تفسیر و علوم قرآن، 1382ش، چاپ دوم، ج2، ص79 – 88.
[18]. ویلیام جیمیز دورانت؛ تاریخ تمدن، بخش اول(عصر ایمان)، ترجمه ابوطالب صارمی و دیگران، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1381ش، چاپ هشتم، ج4، 235 و 236.
[19]. زمانی، محمدحسین؛ مستشرقان و قرآن، قم، موسسۀ بوستان کتاب، 1385ش، چاپ اول، ص309 و 310.
[20]. التمهید فی علوم القرآن، ج7، ص 270 به بعد.
[21]. خویى، سید ابوالقاسم‏؛ البیان فى تفسیر القرآن‏، ص61-68.
[22]. مستشرقان و قرآن، ص392- 396.
[23]. عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ص92 به نقل از مستشرقان و قرآن، ص307.
[24]. تاریخ تمدن، ج4، ص236.
[25]. مستشرقان و قرآن، ص306.


منبع: سایت پایگاه تحقیقاتی القرآن